من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

بایگانی

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

                 می توان به لحظه لحظه ی ترانه زیست

می توان نشست و غنچه محبتی نشاند

    روی گونه های کودکی

                    به مرحبا ، به آفرین ، به نمره های بیست

...

می توان بهانه داد دست باد

                می توان تمام زلف را به باد داد

          یا تمام زندگی فقط سرود

                      گفت و گفت ، خواند و خواند

          یا که برف بود ، لاله شد ، 

                 سرخ رفت سپید ماند

...

می توان تمام غصه های شهر را

       درون دیگ دیده ریخت

              هیزمش تمام ابروان مردمان بی پناه

                                       تمام درد را زدود ، تمام درد را گداخت

                                        می توان ترانه ساخت ، فکر کرد ...

م.محمد.م.م ... چندی پیش

..............................

انشالله امسال همون سالی باشه که همیشه منتظرش بودیم ...

التماس دعا

یاعلی

م.محمد.م.م


,,,
  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰

                 می توان به لحظه لحظه ی ترانه زیست

می توان نشست و غنچه محبتی نشاند

    روی گونه های کودکی

                    به مرحبا ، به آفرین ، به نمره های بیست

...

می توان بهانه داد دست باد

                می توان تمام زلف را به باد داد

          یا تمام زندگی فقط سرود

                      گفت و گفت ، خواند و خواند

          یا که برف بود ، لاله شد ، 

                 سرخ رفت سپید ماند

...

می توان تمام غصه های شهر را

       درون دیگ دیده ریخت

              هیزمش تمام ابروان مردمان بی پناه

                                       تمام درد را زدود ، تمام درد را گداخت

                                        می توان ترانه ساخت ، فکر کرد ...

م.محمد.م.م ... چندی پیش

..............................

انشالله امسال همون سالی باشه که همیشه منتظرش بودیم ...

التماس دعا

یاعلی

م.محمد.م.م


,,,
  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰

اعضای محترم ، مسئولین واحد های شورای دانشکده ها ، مسئولین واحد های شورای مرکزی و اعضای محترم شورای مرکزی جاد ارومیه

سلام علیکم

امیدوارم که سال خوب و پر برکتی را پیش رو داشته باشید و نه تنها عضوی از فوج حماسه سازان سیاسی و اقتصادی باشید ، بلکه در این راه الگوی دیگران بوده ، موجب خرسندی حضرت ولی عصر (عج) از خود و انشالله از جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه شوید .

چه ، عضویت در فوج مومنان ، پس از آفریده شدن حماسه ها افتخار بزرگی نیست ، که : اذا جاء نصر الله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا . وقتی که نصر و پیروزی الله رسد ، خواهی دید فوج فوج مردمان را که به دین الله وارد می شوند .

فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا .

برادران و خواهران ، امید دیدن همچنین روزی نیاز مند تحمل سختی ها و تلخی هاست . آرزوی ساختن همچنین حماسه ای یارای بازوان ماست . نوید آمدن همچنین نوروزی نور دیده ی دل های پا برجاست ، که : یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ  ( فاطر . 5)

اما در راه تحقق این وعده الهی مردم چند دسته اند .

گروهی مستقیما به مبارزه با آمدن نصر و فتح الهی می پردازند و گروهی در این راه بی تفاوت اند .نقد این دو گروه موضوع سخن بنده نیست . میخواهم از گروه هایی سخن بگویم که احساس وظیفه می کنند و در راه احقاق وعده خدا می خواهند عمل کنند .

این دسته چند قسمت دارد . گروه اول کسانی اند که با خلوص نیت در این مسیر قدم بر می دارند اما با بی اطلاعی و بی هنری و بی برنامگی و بی نظمی ، نا خواسته  به یاری دسته ای می شتابند که کمر به دشمنی با دین بسته اند . اینان چون درک درستی از اطراف خود ندارند همواره خود را برتر دانسته و نتیجه کار های خود را مثبت ارزیابی می کنند . اگر بخواهید اینان را بشناسید افرادی عجول ، زود جوش و کم حوصله اند که دین را به شکل خوارج فهمیده اند و از انتقاد گریزانند . اینان حتی اگر در مقام مشورت گرفتن هم پدیدار شوند بر این کارشان دلیلی ندارند جز ساختن رویی پسندیده برای خود . اینان گاهی حتی می خواهند از معصومین نیز مسلمان تر شوند .

گروه دوم هنر و اطلاع و سلیقه دارند اما نظم و برنامه و حساب و کتاب در کارشان نیست . اینان بسیار تلاش می کنند . همچون گروه قبل برای خدا هم تلاش می کنند اما هرگز تلاش هایشان ثمر و نتیجه ای ندارد . اینان چون یاد نگرفته اند چگونه باید کار کنند آسیایی را می چرخانند که گندمی در آن نریخته اند . اینان معمولا پس از مدتی از بی نتیجه بودن کار خود شکوه می کنند و از کار جمعی می گریزند . اگر بخواهید اینان را بشناسید باید بگویم از بین کسانی که برای رضای خدا کار می کنند ، کسانی را که در توضیح گروه اول شناختید از همه کم کنید ، آنچه باقی می ماند با تقریب بسیار خوبی همان گروه دوم است .

حتی خود ما هم در میان این گروهیم دوستان . ما از داشته ها و نداشته های خود بی خبریم . ما از توان مندی هایمان بی اطلاعیم . ما مشکلات را می بینیم ولی توضیحی و تحلیلی برایشان نداریم . ما کار می کنیم ، سخنران دعوت می کنیم ، مسابقه برگزاری می کنیم ، جلسه ، نشریه ، مطالعه ، اردو ، نمایشگاه ، دیدار ، خبرنامه ، وبلاگ ، رفاقت و خیلی چیز های دیگر داریم اما دستمان خالی است و به نتیجه ای نمی رسیم . چون نمی دانیم باید با این ها چه کرد . ما به سان کودکانی هستیم که به زیبایی ها عشق می ورزند و به رنگ ها ، و با پدر و مادرشان از جلوی اسباب بازی فروشی عبور می کنند و عروسکی و یا ماشینی زیبا می بینند و شیفته ی آن می شوند و تلاش می کنند تا به آن برسند . اما وقتی که به آن رسیدند و کمی با کنترل ، ماشین را جلو و عقب کردند تازه می فهمند که چقدر بی هوده بوده است تلاششان . اگر بسیار با پشت کار باشند ممکن است در جمع کردن سفره ، با آن ماشین کنترل از راه دور که بهترین اسباب بازی های روی کره زمین می تواند باشد ، به مادرشان کمک کنند .

برادران و خواهران محترم ، بیایید در همین مثال کودک بمانیم اما کمی واقعیات را عوض کنیم . بیایید کودکی را تصور کنیم با هوشی که به شکلی غیر واقعی زیاد است . این کودک روزی که در جمع فامیل ها نشسته بود و به حرف های بزرگتر ها گوش می داد ، متوجه مشکلی شد . او می فهمد که وقتی بزرگ شود مشکل خانه دارد . پس مشکل را می یابد و در تحلیل این مشکل در می یابد که دلیل بی خانه بودن بزرگتر ها این است که بلد نیستند خانه بسازند . او با توجه به جایگاهش که فقط یک کودک است ، تصمیم می گیرد داشته هایش را و پتانسیل هایش را در این راه به کار گیرد . یکی از پتانسیل های او این است که هرچقدر که بخواهد می تواند بازی کند و بازی کند و در این کار تقریبا کسی کاری با او ندارد . این کودک خارق العاده برنامه ریزی می کند که بازی کردنش را با یادگیری خانه ساختن تلفیق کند . او به جای این که ماشین آخرین مدل اسباب بازی بخواهد از پدر و مادرش مکعب های خانه سازی طلب می کند و به تمرین می پردازد .

اعضای محترم جاد ارومیه ، تکلیف امروز ما حماسه سازی است که در مسیر هدف بلند احقاق نصر الهی تعریف می شود . واقعیت این است که اگر در مسیر رضای الهی قدم بر می دارید خیلی مهم نیست که شما چه چیزی را کنترل می کنید . یک مکعب خانه سازی را و یا یک ماشین کنترل از راه دور را . مهم آن است که اولا آیا از کنترل آن هدفی دارید ؟ و دوم این که آیا کنترل آن ، شمارا به آن هدف می رساند یا نه ( البته این را باید عرض کنم که همه این جملات در چارچوب دین اسلام تعریف می شوند )  . این که ما دعوت کنندگان چهره های کاندیدای ریاست جمهوری باشیم خوب است اما مثال این دعوت مثال همان ماشین آخرین مدل اسباب بازی است که شیفته ی رنگ و رخ دل فریب آن شده ایم نه این که برای هدفی بزرگ و از پیش طراحی شده آن را طلب کرده باشیم . سوال اینجاست ، ما از این دعوت چه هدفی داریم و سوال مهم تر آن که آیا این دعوت راه درست رسیدن ما به آن هدف هست ؟ مثلا این که ما می خواهیم دانشجویان با کاندیدا ها آشنا شوند هدفی داریم اما سوال مهم تر این است که بهترین راه آشنایی با کاندیدا ها ، دعوت آن هاست ؟ در آخرین دعوت عمومی به خوبی دیدید که مدعو محترم از جلسه به نفع خود استفاده کرد در حالی که ما به دنبال آن نبودیم و البته همه آنها همین می کنند . من به دنبال این نیستم که اثبات کنم دعوت از کاندیدا ها بد است . این فقط یک مثال بود . البته در این مورد خاص نظر حقیر آن است که می توان کاندیدا ها را دعوت کرد اما باید این جزئی از یک برنامه بزرگتر باشد و به رسیدن به هدفی والا تر کمک کند .

در حالی که ما همواره این طور عمل می کنیم که فلان سخنران در فلان موضوع خوب است ، بیاوریم ؟ همه می گویند بیاوریم . آن یکی می گوید فلان کتاب خوب است بخریم همه بخوانند ؟ همه می گویند بخیریم . اما در ورژن های به روز تر خود می گوییم که مثلا وضع حجاب بد است ، کارگاه برگزار کنیم ؟ همه می گویند خوب است . یا این که به انتخابات نزدیگ می شویم شور انتخاباتی را زیاد کنیم با فلان برنامه ؟ همه می گویند خوب است .

هم تشکلی های محترم .

گروهی سوم نیز هستند در میان کسانی که می خواهند برای خدا کار کنند . آنان کسانی اند که اولا می دانند چه می خواهند . می دانند هدفشان چیست . مشکلات را می شناسند . توانایی های خود را و ضعف های خود را می شناسند . محیط را می شناسند . پتانسیل ها را می شناسند . دوستان و دشمنان را می شناسند و پس از آن که برای خود هدفی مشخص کردند و راه رسیدن به هدف را تحلیل و بررسی نمودند ، برای رسید به هدف برنامه ریزی می کنند و تلاش می نمایند . آنان همواره از جانب تنبلان و سنگ ذهنان مسخره می شوند و همیشه از جانب بد دلان آیه یأس می شنوند که حالا بیایید و تحلیل کنید و برنامه ریزی و چه و چه وقت را از دست می دهید . در حالی که اینان می دانند که فکر و تحلیل و برنامه ریزی وقتی کم می طلبد اما ثمر بسیار دارد . اینان به سان دارکوب هایی هستند که خستگی ناپذیر و مصمم و پیوسته برای رسیدن به هدفی مشخص تلاش می کنند که حتما لازم نیست تلاششان ماشین اسباب بازی یک میلیون تومانی باشد . کارهای معمول ما مانند عمل دارکوبی خیالی است که فکر می کند می تواند با زدن یک ضربه بسیار قوی به تنه درخت برای خود آشیانه ای بسازد اما این خیالی باطل است . اما اعضای گروه سوم می دانند که ضربه آنها هر قدر هم که قوی باشد اگر تک باشد ، اگر یکی باشد ، کاشانه ای نمی توانند با آن بسازند . آنها مشکلات را شناسایی می کنند و آن ها تحلیل کرده ، برای رفعشان تدبیر می کنند و پس از آن با پایش مستمر ، میزان رسیدن به نتیجه را ارزیابی کرده ، اگر مطلوب بود راه را بیش از پیش ، پیش میگیرند و اگر مطلوب نبود ، تدبیری نو می اندیشند . مانند دارکوبی که میداند باید برای ساختن آشیانه ای هزاران ضربه به درخت بزند ، آنها نیز برای رسیدن به هدفشان هزاران تدبیر می کنند .

 

 

و اما بعد

بیایید به کمک هم و با فکر و آینده نگری و برنامه ریزی و یک دستی و یک دلی کار کنیم . بایید گروهی باشیم که کار فرهنگی مان موید کار سیاسی مان و کار سیاسی مان کمک کارتشکیلاتی مان و کار تشکیلاتی مان تکمیل کننده کار آموزشی مان و کار آموزشی مان در مسیر کار فرهنگی مان باشد . با وحدت با هم کاری با هماهنگی با برنامه ریزی بیایید حماسه سازی کنیم .

در این راه بنده به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه چارچوبی سه بندی را به همه ی اعضای جاد ارومیه پیشنهاد کرده و می کنم که امید است با اجرایی ساختن آن عضوی از اعضای نادر گروه سوم شویم .

این چار چوب بدین شرح است :

*بند اول : تحقیق

در این قسمت همه اعضا در حیطه واحد مربوط به خود به تحقیق و شناسایی "مشکلات" یا "توان مندی ها"  می پردازند و لیستی از آنها تهیه می نمایند ، اولویت بندی نموده در مورد سه تا از مشکلات و سه تا از توان مندی ها که اولویت بالا تری دارند ، "کاستی ها ، نقاط ضعف ، پتانسیل های مثبت و منفی ، نقاط قوت و... " مرتبط با آن را شناسایی می نمایند که این موارد در درون تشکل یا بیرون تشکل می تواند باشد . برای مثال در مورد واحد فرهنگی می توان به مشکل حجاب و کاستی : بی توجهی مسئولین به حجاب و نقطه ضعف : کم بودن سواد مذهبیون در مورد چرایی حجاب و پتانسیل مثبت : حضور فلان استاد مطلع در مورد حجاب در دانشگاه و پتانسیل منفی : شیوع مد های مختلف در دانشگاه و نقطه قوت : تعداد اعضای زیاد خواهران در تشکل که میتواند در بین دانشجویان دختر موثر باشد ، اشاره کرد .

پس در این بند :

لیستی از مشکلات و لیستی از توان مندی ها تهیه نمایید

مشکلات و توانمندی ها را اولویت بندی کرده ، سه تا از مشکلات و سه تا از توان مندی هایی که مهم تر هستند را جدا نمایید

در مورد هر یک از مشکلات و توان مندی های جدا شده این موارد را بنویسید : کاستی ها ، نقاط ضعف ، پتانسیل های منفی ، نقاط قوت ، پتانسیل های مثبت ، داشته ها و هر چیز دیگری که مربوط به شرایط و محیط و داشته ها و نداشته های مرتبط است .

 

*بند دوم : تحلیل

در این قسمت باید بر روی یک یک موضوع ها که از لیست شش تایی مشکلات و توان مندی ها انتخاب کرده اید فکر کرده ، دلایل وقوع آن را بررسی و تحلیل کنید . این که چرا و چگونه فلان مشکل پدید آمده و دلایل و علل وقوع آن چیست . برای مثال در واحد سیاسی موضوع کم بودن اطلاع اعضا و دانشجویان از اخبار روز و تحلیل های آن را اگر در نظر بگیریم از جمله دلایل آن می تواند به تنبلی افراد در مطالعه و رجوع به رسانه ها و یا دور بودن رسانه از زندگی روزمره دانشجویان و یا سنگینی درس ها و خیلی موضوعات دیگر اشاره کرد .

پس در این بند :

تک تک موضوعات لیست شش تایی مشکلات و توان مندی ها  را جدا جدا تحلیل و بررسی نموده ، علل وقوع آن ها را بنویسید .

 

*بند سوم : تدبیر

اینجا باید برای رفع هر مشکل و یا تقویت هر مورد از توان مندی ها با توجه به داشته ها و نداشته ها که در بند اول بدست آمد و دلایل و علل وقوع مشکلات و توان مندی ها که در بند دوم بدست آمد ، در قالب یک برنامه یک ساله ( و یا زمان دار )تدبیر کنیم ، خلاقیت داشته باشیم ، برنامه ریزی کنیم ، برنامه بدهیم و... برای مثال در مورد حجاب ، بگوییم باید جهت بالا بردن اطلاعات مذهبیون در مورد چرایی حجاب از فلان استاد که در دسترس است به این شکل بهره گیری کرد و در کنار آن فلان کارگاه را داشت و هم زمان برای بالا بردن حس توجه و کنجکاوی عمومی از فلان سخنران خوب استفاده کرده ، از فلان نمایشگاه حجاب و عفاف هم استفاده کرد و همچنین با رای زنی با مسئولین فلان کار را کرد و.... در یک برنامه یک ساله ( و یا زمان دار ) آن قدر برنامه های هدف دار و ریزو درشت و هنرمندانه و مرتبط با هم که همه به هم کمک کرده و در مسیر هم هستند و کار یک دیگر را کامل می کنند طراحی کنید و در این مسیر هم زمان با ارزیابی کار ها ، اعمال را بهبود دهید تا به نتیجه دلخواه برسید .

پس در این بند :

با توجه به داشته ها و علل موارد شش گانه تدبیر کنید و برنامه یک ساله واحد خود را بنویسید .

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود . رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود .

در تدبیر هایتان با یک برنامه بزرگ راضی نشوید ، برنامه بزرگ را هم استفاده کنید تا به هدف برسید .

سعی کنید برنامه های تدبیر شده حتما با هم هماهنگی داشته باشند نه این که همه در مورد یک موضوع باشند اما به هم کمک نکنند .

سعی کنید برنامه های تبدیر شده با برنامه های واحد های دیگر نیز هماهنگ باشد . یعنی مثلا طوری باشد که برنامه های واحد فرهنگی به برنامه های واحد سیاسی و آموزش و خواهران و تشکیلات و روابط عمومی و... کمک کند و همچنین همه واحد ها اینطور باشند . یعنی در واقع در حالی که هر کسی کار خود را انجام می دهد ، در حال کثرت ، در عین حال همه عضوی جدا ناپذیر از مجموعه جامعه اسلامی باشند که همگی با وحدت عمل کرده کارهایشان موید و تکمیل کننده کار های دیگر باشد .

برنامه ها را جهت هماهنگی و تصویب در شورا مطرح نمایید .

 

 

 

اعضای محترم جاد ارومیه

امید است با برنامه ریزی مدون و دور نگر و با ارزیابی مستمر، از کار بیهوده بپرهیزیم و نتیجه ی تلاشمان را ببینیم .

از این که وقت گران مایه خود را به خواندن عرایض بنده اختصاص دادید متشکرم .

میر محمد مطهری موید

 

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰

اعضای محترم ، مسئولین واحد های شورای دانشکده ها ، مسئولین واحد های شورای مرکزی و اعضای محترم شورای مرکزی جاد ارومیه

سلام علیکم

امیدوارم که سال خوب و پر برکتی را پیش رو داشته باشید و نه تنها عضوی از فوج حماسه سازان سیاسی و اقتصادی باشید ، بلکه در این راه الگوی دیگران بوده ، موجب خرسندی حضرت ولی عصر (عج) از خود و انشالله از جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه شوید .

چه ، عضویت در فوج مومنان ، پس از آفریده شدن حماسه ها افتخار بزرگی نیست ، که : اذا جاء نصر الله و الفتح و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا . وقتی که نصر و پیروزی الله رسد ، خواهی دید فوج فوج مردمان را که به دین الله وارد می شوند .

فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان توابا .

برادران و خواهران ، امید دیدن همچنین روزی نیاز مند تحمل سختی ها و تلخی هاست . آرزوی ساختن همچنین حماسه ای یارای بازوان ماست . نوید آمدن همچنین نوروزی نور دیده ی دل های پا برجاست ، که : یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ  ( فاطر . 5)

اما در راه تحقق این وعده الهی مردم چند دسته اند .

گروهی مستقیما به مبارزه با آمدن نصر و فتح الهی می پردازند و گروهی در این راه بی تفاوت اند .نقد این دو گروه موضوع سخن بنده نیست . میخواهم از گروه هایی سخن بگویم که احساس وظیفه می کنند و در راه احقاق وعده خدا می خواهند عمل کنند .

این دسته چند قسمت دارد . گروه اول کسانی اند که با خلوص نیت در این مسیر قدم بر می دارند اما با بی اطلاعی و بی هنری و بی برنامگی و بی نظمی ، نا خواسته  به یاری دسته ای می شتابند که کمر به دشمنی با دین بسته اند . اینان چون درک درستی از اطراف خود ندارند همواره خود را برتر دانسته و نتیجه کار های خود را مثبت ارزیابی می کنند . اگر بخواهید اینان را بشناسید افرادی عجول ، زود جوش و کم حوصله اند که دین را به شکل خوارج فهمیده اند و از انتقاد گریزانند . اینان حتی اگر در مقام مشورت گرفتن هم پدیدار شوند بر این کارشان دلیلی ندارند جز ساختن رویی پسندیده برای خود . اینان گاهی حتی می خواهند از معصومین نیز مسلمان تر شوند .

گروه دوم هنر و اطلاع و سلیقه دارند اما نظم و برنامه و حساب و کتاب در کارشان نیست . اینان بسیار تلاش می کنند . همچون گروه قبل برای خدا هم تلاش می کنند اما هرگز تلاش هایشان ثمر و نتیجه ای ندارد . اینان چون یاد نگرفته اند چگونه باید کار کنند آسیایی را می چرخانند که گندمی در آن نریخته اند . اینان معمولا پس از مدتی از بی نتیجه بودن کار خود شکوه می کنند و از کار جمعی می گریزند . اگر بخواهید اینان را بشناسید باید بگویم از بین کسانی که برای رضای خدا کار می کنند ، کسانی را که در توضیح گروه اول شناختید از همه کم کنید ، آنچه باقی می ماند با تقریب بسیار خوبی همان گروه دوم است .

حتی خود ما هم در میان این گروهیم دوستان . ما از داشته ها و نداشته های خود بی خبریم . ما از توان مندی هایمان بی اطلاعیم . ما مشکلات را می بینیم ولی توضیحی و تحلیلی برایشان نداریم . ما کار می کنیم ، سخنران دعوت می کنیم ، مسابقه برگزاری می کنیم ، جلسه ، نشریه ، مطالعه ، اردو ، نمایشگاه ، دیدار ، خبرنامه ، وبلاگ ، رفاقت و خیلی چیز های دیگر داریم اما دستمان خالی است و به نتیجه ای نمی رسیم . چون نمی دانیم باید با این ها چه کرد . ما به سان کودکانی هستیم که به زیبایی ها عشق می ورزند و به رنگ ها ، و با پدر و مادرشان از جلوی اسباب بازی فروشی عبور می کنند و عروسکی و یا ماشینی زیبا می بینند و شیفته ی آن می شوند و تلاش می کنند تا به آن برسند . اما وقتی که به آن رسیدند و کمی با کنترل ، ماشین را جلو و عقب کردند تازه می فهمند که چقدر بی هوده بوده است تلاششان . اگر بسیار با پشت کار باشند ممکن است در جمع کردن سفره ، با آن ماشین کنترل از راه دور که بهترین اسباب بازی های روی کره زمین می تواند باشد ، به مادرشان کمک کنند .

برادران و خواهران محترم ، بیایید در همین مثال کودک بمانیم اما کمی واقعیات را عوض کنیم . بیایید کودکی را تصور کنیم با هوشی که به شکلی غیر واقعی زیاد است . این کودک روزی که در جمع فامیل ها نشسته بود و به حرف های بزرگتر ها گوش می داد ، متوجه مشکلی شد . او می فهمد که وقتی بزرگ شود مشکل خانه دارد . پس مشکل را می یابد و در تحلیل این مشکل در می یابد که دلیل بی خانه بودن بزرگتر ها این است که بلد نیستند خانه بسازند . او با توجه به جایگاهش که فقط یک کودک است ، تصمیم می گیرد داشته هایش را و پتانسیل هایش را در این راه به کار گیرد . یکی از پتانسیل های او این است که هرچقدر که بخواهد می تواند بازی کند و بازی کند و در این کار تقریبا کسی کاری با او ندارد . این کودک خارق العاده برنامه ریزی می کند که بازی کردنش را با یادگیری خانه ساختن تلفیق کند . او به جای این که ماشین آخرین مدل اسباب بازی بخواهد از پدر و مادرش مکعب های خانه سازی طلب می کند و به تمرین می پردازد .

اعضای محترم جاد ارومیه ، تکلیف امروز ما حماسه سازی است که در مسیر هدف بلند احقاق نصر الهی تعریف می شود . واقعیت این است که اگر در مسیر رضای الهی قدم بر می دارید خیلی مهم نیست که شما چه چیزی را کنترل می کنید . یک مکعب خانه سازی را و یا یک ماشین کنترل از راه دور را . مهم آن است که اولا آیا از کنترل آن هدفی دارید ؟ و دوم این که آیا کنترل آن ، شمارا به آن هدف می رساند یا نه ( البته این را باید عرض کنم که همه این جملات در چارچوب دین اسلام تعریف می شوند )  . این که ما دعوت کنندگان چهره های کاندیدای ریاست جمهوری باشیم خوب است اما مثال این دعوت مثال همان ماشین آخرین مدل اسباب بازی است که شیفته ی رنگ و رخ دل فریب آن شده ایم نه این که برای هدفی بزرگ و از پیش طراحی شده آن را طلب کرده باشیم . سوال اینجاست ، ما از این دعوت چه هدفی داریم و سوال مهم تر آن که آیا این دعوت راه درست رسیدن ما به آن هدف هست ؟ مثلا این که ما می خواهیم دانشجویان با کاندیدا ها آشنا شوند هدفی داریم اما سوال مهم تر این است که بهترین راه آشنایی با کاندیدا ها ، دعوت آن هاست ؟ در آخرین دعوت عمومی به خوبی دیدید که مدعو محترم از جلسه به نفع خود استفاده کرد در حالی که ما به دنبال آن نبودیم و البته همه آنها همین می کنند . من به دنبال این نیستم که اثبات کنم دعوت از کاندیدا ها بد است . این فقط یک مثال بود . البته در این مورد خاص نظر حقیر آن است که می توان کاندیدا ها را دعوت کرد اما باید این جزئی از یک برنامه بزرگتر باشد و به رسیدن به هدفی والا تر کمک کند .

در حالی که ما همواره این طور عمل می کنیم که فلان سخنران در فلان موضوع خوب است ، بیاوریم ؟ همه می گویند بیاوریم . آن یکی می گوید فلان کتاب خوب است بخریم همه بخوانند ؟ همه می گویند بخیریم . اما در ورژن های به روز تر خود می گوییم که مثلا وضع حجاب بد است ، کارگاه برگزار کنیم ؟ همه می گویند خوب است . یا این که به انتخابات نزدیگ می شویم شور انتخاباتی را زیاد کنیم با فلان برنامه ؟ همه می گویند خوب است .

هم تشکلی های محترم .

گروهی سوم نیز هستند در میان کسانی که می خواهند برای خدا کار کنند . آنان کسانی اند که اولا می دانند چه می خواهند . می دانند هدفشان چیست . مشکلات را می شناسند . توانایی های خود را و ضعف های خود را می شناسند . محیط را می شناسند . پتانسیل ها را می شناسند . دوستان و دشمنان را می شناسند و پس از آن که برای خود هدفی مشخص کردند و راه رسیدن به هدف را تحلیل و بررسی نمودند ، برای رسید به هدف برنامه ریزی می کنند و تلاش می نمایند . آنان همواره از جانب تنبلان و سنگ ذهنان مسخره می شوند و همیشه از جانب بد دلان آیه یأس می شنوند که حالا بیایید و تحلیل کنید و برنامه ریزی و چه و چه وقت را از دست می دهید . در حالی که اینان می دانند که فکر و تحلیل و برنامه ریزی وقتی کم می طلبد اما ثمر بسیار دارد . اینان به سان دارکوب هایی هستند که خستگی ناپذیر و مصمم و پیوسته برای رسیدن به هدفی مشخص تلاش می کنند که حتما لازم نیست تلاششان ماشین اسباب بازی یک میلیون تومانی باشد . کارهای معمول ما مانند عمل دارکوبی خیالی است که فکر می کند می تواند با زدن یک ضربه بسیار قوی به تنه درخت برای خود آشیانه ای بسازد اما این خیالی باطل است . اما اعضای گروه سوم می دانند که ضربه آنها هر قدر هم که قوی باشد اگر تک باشد ، اگر یکی باشد ، کاشانه ای نمی توانند با آن بسازند . آنها مشکلات را شناسایی می کنند و آن ها تحلیل کرده ، برای رفعشان تدبیر می کنند و پس از آن با پایش مستمر ، میزان رسیدن به نتیجه را ارزیابی کرده ، اگر مطلوب بود راه را بیش از پیش ، پیش میگیرند و اگر مطلوب نبود ، تدبیری نو می اندیشند . مانند دارکوبی که میداند باید برای ساختن آشیانه ای هزاران ضربه به درخت بزند ، آنها نیز برای رسیدن به هدفشان هزاران تدبیر می کنند .

 

 

و اما بعد

بیایید به کمک هم و با فکر و آینده نگری و برنامه ریزی و یک دستی و یک دلی کار کنیم . بایید گروهی باشیم که کار فرهنگی مان موید کار سیاسی مان و کار سیاسی مان کمک کارتشکیلاتی مان و کار تشکیلاتی مان تکمیل کننده کار آموزشی مان و کار آموزشی مان در مسیر کار فرهنگی مان باشد . با وحدت با هم کاری با هماهنگی با برنامه ریزی بیایید حماسه سازی کنیم .

در این راه بنده به عنوان دبیرکل جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه چارچوبی سه بندی را به همه ی اعضای جاد ارومیه پیشنهاد کرده و می کنم که امید است با اجرایی ساختن آن عضوی از اعضای نادر گروه سوم شویم .

این چار چوب بدین شرح است :

*بند اول : تحقیق

در این قسمت همه اعضا در حیطه واحد مربوط به خود به تحقیق و شناسایی "مشکلات" یا "توان مندی ها"  می پردازند و لیستی از آنها تهیه می نمایند ، اولویت بندی نموده در مورد سه تا از مشکلات و سه تا از توان مندی ها که اولویت بالا تری دارند ، "کاستی ها ، نقاط ضعف ، پتانسیل های مثبت و منفی ، نقاط قوت و... " مرتبط با آن را شناسایی می نمایند که این موارد در درون تشکل یا بیرون تشکل می تواند باشد . برای مثال در مورد واحد فرهنگی می توان به مشکل حجاب و کاستی : بی توجهی مسئولین به حجاب و نقطه ضعف : کم بودن سواد مذهبیون در مورد چرایی حجاب و پتانسیل مثبت : حضور فلان استاد مطلع در مورد حجاب در دانشگاه و پتانسیل منفی : شیوع مد های مختلف در دانشگاه و نقطه قوت : تعداد اعضای زیاد خواهران در تشکل که میتواند در بین دانشجویان دختر موثر باشد ، اشاره کرد .

پس در این بند :

لیستی از مشکلات و لیستی از توان مندی ها تهیه نمایید

مشکلات و توانمندی ها را اولویت بندی کرده ، سه تا از مشکلات و سه تا از توان مندی هایی که مهم تر هستند را جدا نمایید

در مورد هر یک از مشکلات و توان مندی های جدا شده این موارد را بنویسید : کاستی ها ، نقاط ضعف ، پتانسیل های منفی ، نقاط قوت ، پتانسیل های مثبت ، داشته ها و هر چیز دیگری که مربوط به شرایط و محیط و داشته ها و نداشته های مرتبط است .

 

*بند دوم : تحلیل

در این قسمت باید بر روی یک یک موضوع ها که از لیست شش تایی مشکلات و توان مندی ها انتخاب کرده اید فکر کرده ، دلایل وقوع آن را بررسی و تحلیل کنید . این که چرا و چگونه فلان مشکل پدید آمده و دلایل و علل وقوع آن چیست . برای مثال در واحد سیاسی موضوع کم بودن اطلاع اعضا و دانشجویان از اخبار روز و تحلیل های آن را اگر در نظر بگیریم از جمله دلایل آن می تواند به تنبلی افراد در مطالعه و رجوع به رسانه ها و یا دور بودن رسانه از زندگی روزمره دانشجویان و یا سنگینی درس ها و خیلی موضوعات دیگر اشاره کرد .

پس در این بند :

تک تک موضوعات لیست شش تایی مشکلات و توان مندی ها  را جدا جدا تحلیل و بررسی نموده ، علل وقوع آن ها را بنویسید .

 

*بند سوم : تدبیر

اینجا باید برای رفع هر مشکل و یا تقویت هر مورد از توان مندی ها با توجه به داشته ها و نداشته ها که در بند اول بدست آمد و دلایل و علل وقوع مشکلات و توان مندی ها که در بند دوم بدست آمد ، در قالب یک برنامه یک ساله ( و یا زمان دار )تدبیر کنیم ، خلاقیت داشته باشیم ، برنامه ریزی کنیم ، برنامه بدهیم و... برای مثال در مورد حجاب ، بگوییم باید جهت بالا بردن اطلاعات مذهبیون در مورد چرایی حجاب از فلان استاد که در دسترس است به این شکل بهره گیری کرد و در کنار آن فلان کارگاه را داشت و هم زمان برای بالا بردن حس توجه و کنجکاوی عمومی از فلان سخنران خوب استفاده کرده ، از فلان نمایشگاه حجاب و عفاف هم استفاده کرد و همچنین با رای زنی با مسئولین فلان کار را کرد و.... در یک برنامه یک ساله ( و یا زمان دار ) آن قدر برنامه های هدف دار و ریزو درشت و هنرمندانه و مرتبط با هم که همه به هم کمک کرده و در مسیر هم هستند و کار یک دیگر را کامل می کنند طراحی کنید و در این مسیر هم زمان با ارزیابی کار ها ، اعمال را بهبود دهید تا به نتیجه دلخواه برسید .

پس در این بند :

با توجه به داشته ها و علل موارد شش گانه تدبیر کنید و برنامه یک ساله واحد خود را بنویسید .

رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود . رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود .

در تدبیر هایتان با یک برنامه بزرگ راضی نشوید ، برنامه بزرگ را هم استفاده کنید تا به هدف برسید .

سعی کنید برنامه های تدبیر شده حتما با هم هماهنگی داشته باشند نه این که همه در مورد یک موضوع باشند اما به هم کمک نکنند .

سعی کنید برنامه های تبدیر شده با برنامه های واحد های دیگر نیز هماهنگ باشد . یعنی مثلا طوری باشد که برنامه های واحد فرهنگی به برنامه های واحد سیاسی و آموزش و خواهران و تشکیلات و روابط عمومی و... کمک کند و همچنین همه واحد ها اینطور باشند . یعنی در واقع در حالی که هر کسی کار خود را انجام می دهد ، در حال کثرت ، در عین حال همه عضوی جدا ناپذیر از مجموعه جامعه اسلامی باشند که همگی با وحدت عمل کرده کارهایشان موید و تکمیل کننده کار های دیگر باشد .

برنامه ها را جهت هماهنگی و تصویب در شورا مطرح نمایید .

 

 

 

اعضای محترم جاد ارومیه

امید است با برنامه ریزی مدون و دور نگر و با ارزیابی مستمر، از کار بیهوده بپرهیزیم و نتیجه ی تلاشمان را ببینیم .

از این که وقت گران مایه خود را به خواندن عرایض بنده اختصاص دادید متشکرم .

میر محمد مطهری موید

 

  • میر محمد مطهری موید