من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

بایگانی

۸ مطلب در آذر ۱۳۸۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سلام دوستان ............این چند وقته یه عالمه سلام دادم بهتون بعضی جواب دادید بعضی ندادید ..........اما همیشه دوستای من میمونید ............. من شاید تا چند وقت دیگه نیام .............درسا زیاد شده .................اما نمیدونم من که نباشم .............کی میاد بهتون سلام بده...................کی به یادتونه ...................من به یادتونم..............همیشه ....................

مخصوصا موقع درس خوندن

پس فعلا 

یا علی

 م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰

سلام دوستان ............این چند وقته یه عالمه سلام دادم بهتون بعضی جواب دادید بعضی ندادید ..........اما همیشه دوستای من میمونید ............. من شاید تا چند وقت دیگه نیام .............درسا زیاد شده .................اما نمیدونم من که نباشم .............کی میاد بهتون سلام بده...................کی به یادتونه ...................من به یادتونم..............همیشه ....................

مخصوصا موقع درس خوندن

پس فعلا 

یا علی

 م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰
سلام

موندم چی بگم

یه مطلب جدید

یه حرف کهنه

میدونید من مثل شما ها نیستم که هیچ وقت کم نیارم تو نوشتن

شاید به خاطر نوع نوشتنمه که هدفی نداره

آره

همیشه هدف باعث میشه که

آدما بیشتر تلاش کنن

و دل سرد نشن

اما شاید من که هدفی تو نوشتن ندارم

یا اینکه برام اون هدف مشخص نیست

حالا کم آوردم

شایدم  دلیلش

خونمونه

خونه ای که ویران شد

پرشین لاگو با تمام کم وکاستی هاش دوست داشتم

همه اونجا برادر یا خواهر بودن

همه مامان و بابا

یا عروس و داماد

یا پدر و فرزند یا مادرو فرزند بودن

پست هیشکی بی جواب نمیموند مگه اینکه باید میموند

حتی اونایی که مهمون سر زده بودن و بعد مدت کوتاهی

خودشون و صاب خونه میدونستن مثل من

پر رو بودن مثل من

از خوب بودن بقیه

روشون کم میشد

خیلی به پرشین لاگ  وابسته شده بودم

این پست آخر منه

چون نمیتونم جواب خوبی های دوستامو بدم

نمیتونم بهشون سر بزنم

یعنی

نمیتونم جایی رو جز پرشین لاگ ساده و صمیمی خودمون تحمل کنم

پرشین لاگ دوست من بود

همون طور که کسایی مثل

 شایان

مریم

رودخونه

نرگسی

شقایق

  عادی (مسیح)

عسل

بابک

غریبه آشنا

امید

گل آقا

ترلان

کله پوک

الی ام

فاطیما

فیدان

گلدونه

هندونه

ایمان

کیین

ناناز

نوید آزادمنش

پرسین سانرایز

پیراشکی سیاه

پروشات

رائول

رویا

شاپری

سان

یا حمید

و

یاس سفید و

بقیه

استاد و پدر و مادر و خواهر و برادرای من بودن

و من هرگز

هرگز

بله

هرگز

اونارو فراموش نمیکنم

اما

میخوام بگم

من هیچوقت پرشین لاگ رو ترک نمیکنم

هرجا که پرشین لاگی ها باشن من هم هستم

میخونم

و میگم

به امید روزی که پرشین لاگ برگرده

و من دوباره گلشن پرشین لاگ بشم

 مثل این

همون م.محمد.م.م

یا محمد کوچولو

که خودشو برا بقیه لوس میکرد

نق میزد

و آخرش

اونقَ اونقَ میکرد  

نی نی پرشین لاگ

راستی

هرموقع پرشین لاگ برگشت

یه جا هم برای من بزارین کنار

دوستون دارم

 همیشه

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰
سلام

موندم چی بگم

یه مطلب جدید

یه حرف کهنه

میدونید من مثل شما ها نیستم که هیچ وقت کم نیارم تو نوشتن

شاید به خاطر نوع نوشتنمه که هدفی نداره

آره

همیشه هدف باعث میشه که

آدما بیشتر تلاش کنن

و دل سرد نشن

اما شاید من که هدفی تو نوشتن ندارم

یا اینکه برام اون هدف مشخص نیست

حالا کم آوردم

شایدم  دلیلش

خونمونه

خونه ای که ویران شد

پرشین لاگو با تمام کم وکاستی هاش دوست داشتم

همه اونجا برادر یا خواهر بودن

همه مامان و بابا

یا عروس و داماد

یا پدر و فرزند یا مادرو فرزند بودن

پست هیشکی بی جواب نمیموند مگه اینکه باید میموند

حتی اونایی که مهمون سر زده بودن و بعد مدت کوتاهی

خودشون و صاب خونه میدونستن مثل من

پر رو بودن مثل من

از خوب بودن بقیه

روشون کم میشد

خیلی به پرشین لاگ  وابسته شده بودم

این پست آخر منه

چون نمیتونم جواب خوبی های دوستامو بدم

نمیتونم بهشون سر بزنم

یعنی

نمیتونم جایی رو جز پرشین لاگ ساده و صمیمی خودمون تحمل کنم

پرشین لاگ دوست من بود

همون طور که کسایی مثل

 شایان

مریم

رودخونه

نرگسی

شقایق

  عادی (مسیح)

عسل

بابک

غریبه آشنا

امید

گل آقا

ترلان

کله پوک

الی ام

فاطیما

فیدان

گلدونه

هندونه

ایمان

کیین

ناناز

نوید آزادمنش

پرسین سانرایز

پیراشکی سیاه

پروشات

رائول

رویا

شاپری

سان

یا حمید

و

یاس سفید و

بقیه

استاد و پدر و مادر و خواهر و برادرای من بودن

و من هرگز

هرگز

بله

هرگز

اونارو فراموش نمیکنم

اما

میخوام بگم

من هیچوقت پرشین لاگ رو ترک نمیکنم

هرجا که پرشین لاگی ها باشن من هم هستم

میخونم

و میگم

به امید روزی که پرشین لاگ برگرده

و من دوباره گلشن پرشین لاگ بشم

 مثل این

همون م.محمد.م.م

یا محمد کوچولو

که خودشو برا بقیه لوس میکرد

نق میزد

و آخرش

اونقَ اونقَ میکرد  

نی نی پرشین لاگ

راستی

هرموقع پرشین لاگ برگشت

یه جا هم برای من بزارین کنار

دوستون دارم

 همیشه

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰
سلام

حس میکنم اینجا مال خودمه

میتونم هرچی دل تنگم می خواد بگم

می تونم

از دل تنگی هام بگم

از مدل فکر کردنم

از نظریاتم

و یه عالمه چشم و گوش بینا و شنوا

میبینن و میخونن

و نظرشون رو به من میگن

و حد اقل در بارش فکر میکنن

یا حد اقل ازش می گزرن

اما این چیزیه که تو دنیای واقعی

به خدا کم پیدا میشه

آدم نمیدونه میتونه به کی اعتماد کنه

نمیدونه اگه از دلش بگه چی جوابش رو میدن

آدم نمیدونه که کجا و رو چی واستاده

دیگران چی فکر میکنن در بارش

چی میگن پشت سرش

اما اینجا تو اوونی هستی که درست میکنی از خودت

همونی که میخوای

البته بعضی ها میتونن اما بعضی ها هم میخوره تو حالشون

اما من خدا رو شکر میکنم

که این جا رو به من هدیه داد

خدایا شکرت

اینم از یه پست دیگه از یه دیوونه

توی این عالم خاکی

یا بهتره بگم

سیمی

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰
سلام

حس میکنم اینجا مال خودمه

میتونم هرچی دل تنگم می خواد بگم

می تونم

از دل تنگی هام بگم

از مدل فکر کردنم

از نظریاتم

و یه عالمه چشم و گوش بینا و شنوا

میبینن و میخونن

و نظرشون رو به من میگن

و حد اقل در بارش فکر میکنن

یا حد اقل ازش می گزرن

اما این چیزیه که تو دنیای واقعی

به خدا کم پیدا میشه

آدم نمیدونه میتونه به کی اعتماد کنه

نمیدونه اگه از دلش بگه چی جوابش رو میدن

آدم نمیدونه که کجا و رو چی واستاده

دیگران چی فکر میکنن در بارش

چی میگن پشت سرش

اما اینجا تو اوونی هستی که درست میکنی از خودت

همونی که میخوای

البته بعضی ها میتونن اما بعضی ها هم میخوره تو حالشون

اما من خدا رو شکر میکنم

که این جا رو به من هدیه داد

خدایا شکرت

اینم از یه پست دیگه از یه دیوونه

توی این عالم خاکی

یا بهتره بگم

سیمی

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰
سلام

چرا دیوونه ها همش میخندن؟

من میگم

شاید اونا چیزایی میبینن

که ما نمیبینیم

و اوون چیزا واقا خنده دارن

و اگه ما هم اونا رو ببینیم

بهشون می خندیم

اما اون موقع دیگه ما هم دیوونه ایم

...........................................................................................................

اینم یه مقدمه برای لاگ من

یه پناه آورده از ویرانه های پرشین لاگ

به دل نگیرید

خودم و میگفتم

آخه من خودم هم یه پا دیوونم

فعلا

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید
  • ۰
  • ۰
سلام

چرا دیوونه ها همش میخندن؟

من میگم

شاید اونا چیزایی میبینن

که ما نمیبینیم

و اوون چیزا واقا خنده دارن

و اگه ما هم اونا رو ببینیم

بهشون می خندیم

اما اون موقع دیگه ما هم دیوونه ایم

...........................................................................................................

اینم یه مقدمه برای لاگ من

یه پناه آورده از ویرانه های پرشین لاگ

به دل نگیرید

خودم و میگفتم

آخه من خودم هم یه پا دیوونم

فعلا

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • میر محمد مطهری موید