من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

بایگانی
  • ۰
  • ۰

خوشحال نیستم چون که نمیخوام دبیر جامعه اسلامی باشم اما هنوز هستم و اصلا هم نتونستم توی این مدت دبیر خوبی باشم 

دعا بفرمایید که این هفته بتونم جلسه ای تشکیل بدم و شورا قبول کنه که دبیر جدید انتخاب کنه   

خوشحال نیستم چون که هر روز همه از من میپرسن فلانی اینجا چی کار میکنی ؟ تموم نشدی ؟ چی میخوای از جون این دانشگاه 

بنده اگر ارشد ارومیه هم قبول بشم پامو اینجا نمیزارم 

و خوشحال نیستم که میبینم همه دوستام ارشد قبول شدن و فقط من موندم 

یکی از دوستان خیلی نزدیکم اینجا دکتری قبول شده و دو ماه دیگه هم دخترش به دنیا میاد و من هنوز اینجا اندر خم  همان کوچه ام 

خوشحال نیستم چون بنده خوبی نیستم برای خدا و هر روز بد تر و بد تر میشه اوضاعم 

خوشحال نیستم چون که در حالی که .... ، من باید با این مسئولین زبون نفهم سر و کله بزنم

خوشحال نیستم چون مسئولین فرهنگی کار ها رو خراب میکنن و نمیزارن مثل آدم کارمون رو بکنیم

دعا بفرمایید 

دعا بفرمایید که از این اوضاع خلاص بشیم 

بد گره افتاده توی کار ها ... 

....

ب ن : الهی العفو 

ب ن : انگار همین دو سال پیش بود که با مش اسماعیل و مصطفی و علی توت میخوردیم . اونا هفت و هشت ترمه تموم کردن . انگار همین دو سال پیش بود که من کارشناسی میخوندم و مش اسماعیل کارشناسی . انگار همین چند هفته پیش بود که با وجود این که من هنوز کارشناسی ام ، مش اسماعیل دکتری قبول شد ارومیه ...

آرزوی موفقیت دارم برای مش اسماعیل و التماس دعا برای خودم ...

  • ۹۲/۰۷/۱۹
  • میر محمد مطهری موید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی