اربعین شد باز
و باز هم
اما ما ...
........................
مه با دل گداخته ی من چه ها نمود
باز این چه شورشیست دلم را طلا نمود ؟
هرگز ز ماه کم نشود عقل من ولی
شورم ز ماه کم شدن رو ، به پا نمود
این مه به پای یار چو ریگ است و آن شطی
زنهار ز تشبیه بدی کز وفا نمود
قسمت نبود بیشتر از این رها شوم
هجران یار مرا مبتلا نمود
دستم بگیر ، از سر من تا به پا عیار
صد میشود ، اگرم این عطا نمود
...
یاعلی
- ۸۹/۱۱/۰۵