من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

بایگانی
  • ۰
  • ۰
۱- این روز ها وبلاگمان شده است روز شمار

البته نمگویم بد است ها اما نمیدانم چرا واسطه دیگری برای نوشتن پیدا نمیشود

البته میشود ها ما انگار بی حالیم هنوز

۲ - بی حالیم هنوز . باورما نشده است که آقایی چشم به راه رسیدن ماست

 که گاهی امیدوار میشود و گاهی ناامید 

۳ - امیدوار میشود آقا وقتی میبیند هنوز گاهی مردم ما بیداریشان را به رخ میکشند

مثل ۹ دی که آقا را امیدوار کردند . کاش همیشه پر شور باشیم

۴ -این روز ها وبلاگی پیدا کرده ام که فکر های مرا مینویسد

خوشحال میشوم وقتی میبینم فکر هایی که کرده ام را یکی دیگر نوشته

البته به مراتب از من بهتر و جلو تر است و به من کمک میکند

بار ها خواستم نظر برایش بگذارم اما حیفیم آمد . گفتم او که برای خدا مینویسد

سهم من از این بین عاشقی همین خواندن و یافتن راه ترک شده ام را بس است

دیگر بین این دو نباشم و ننویسم سنگین تر ام

خدا خیر دهد آن که بسیار انابه میکند به درگاه الهی . خدا او را برای خود پرورش دهد

اگر حرفی بود همینجا بنویسم راحت ترم .

کاش میتوانستم عمق حالی را که از خواندن این وبلاگ میبرم باز گو کنم

اما نمیشود .

و نمیدانم چه حکمتی بود در اینکه نویسنده مرا به بلاگش دعوت کرد

خدایش اجر دهاد .

۵ - چند روز پیش به جایی رفتم و سخنی راندم و تشویقی شدم و ...

غرور

شاید آخرین امید شیطان که بس زنجیر محکمی است بر پای بنده ی ضعیف 

خدا یا شکرت که این آیه را از برم کردی :

و ما رمیت اذ رمیت . ولکن الله رما .

و نزدی وقی که زدی . بلکه این خدا بود که زد ...

خدا یا کمکم کن که با همین آیه از قرآن شریفت راه را بیابم و گم نکنم

۶ - چه میشود کرد در ایام امتحانات دانشگاه جز التماس دعا از دوستان ؟ 

و البته به مقدار قلیل درس خواندن ؟

اما شکر خدا که ما همه کار میکنیم و جامعه اسلامی را هم خدا میچرخاند و

ما فکر میکنیم که میچرخانیم خیرسرمان ! و توجیه میکنیم درس نخواندنمان را

خدا یا خود کمکمان کن

۷ - ۵ روز مانده به ۱۴ دی .

روزی پر از خاطره های تلخ و شیرین و فکر های آرامش بخش و ترسناک

۵ روز مانده به اتمام ۲۱ سالگی و شروع ۲۲ سالگی ام

میدانم چه کردم در این ۲۱ سال و چه نکردم

اما باقی اش فقط توکل بر خدا  

۸ - این روز ها دست کمکی از جانب الهی هدیه مان داده شد .

خدا یا هرگز رهایمان نکرده ای و نمیکنی

حتی آن زمانی که ما رو ترش میکنیم و دستت را پس میزنیم

خدا یا خودت در آغوش پر مهرت مربیمان باش

و ما را برای خودت بزرگ کن .

آمین یا رب العالمین

.................................

بد جوری التماس دعا

یاعلی

م.محمد.م.م

  • ۸۹/۱۰/۰۸
  • میر محمد مطهری موید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی