من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

بایگانی
  • ۰
  • ۰
سلام

به دوستانی که همیشه با من بودید

همیشه یاورم بودید

حالا دیگه واقا دارم برای یه مدت خدا حافظی میکنم

امسال سال سومم و امتحان نهایی دارم

متاسفانه ۶ ماه درس نخوندم و توو ۲ ماه باید جبران کنم

قول میدم بعد از آخرین امتحانم حتما بیام و از خجالت همتون در بیام

امیدوارم که بتونید دوری من رو تحمل کنید

این برای حسن ختام

خوندم خیلی خوشم اومد گفتم ببینیدش :

 این شعر کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده

. توسط یک بچه آفریقایی نوشته شده :

وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم،

 وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم،

سیاهم، وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، هنوزم سیاهم...

و تو، آدم سفید، وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی،

سفیدی، وقتی میری زیر آفتاب، قرمزی، وقتی سردت میشه، آبی ای،

وقتی می ترسی، زردی، وقتی مریض میشی، سبزی، و

 وقتی می میری، خاکستری ای... و تو به من میگی رنگین پوست

....

برای سلامتی هر چی سیاهه صلوات

...

همیشه به یادتون هستم و محتاج دعای خیرتون و دعا برای موفقیتم

شاد باشید و سال ۸۶ خوبی در پیش داشته باشید

یا علی

م.محمد.م.م

  • ۸۶/۰۱/۱۴
  • میر محمد مطهری موید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی