من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

امیری حسین و نعم الامیر

بایگانی
  • ۰
  • ۰

یه شعر خیلی زیبا برای تولد

حضرت محمد (ص)

یافته ام

اما خیلی شعر بلندیه

پس از امروز تیکه تیکه قسمتهای اون رو پشت سر هم مینویسم

امید وارم خوشتون بیاد

شاعر گران قدر این شعر

مهدی سهیلی

از شاعرای معاصره

که به رحمت خدا رفته

و این شعر رو در سال ۱۳۴۸ سروده

::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

طلوع محمد

از کتاب طلوع محمد

نوشته ی مهدی سهیلی

منبع:سایت ایران اکتور دات کام

*********************************************

زمین و آسمان مکه آن شب نور باران بود

و موج عطر گل در پرنیان باد می پیچید

امید زندگی در جان موجودات می جوشید

هوا آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود

شبی مرموز و رویایی

به شهر مکه مهد پاک جانان دختر مهتاب می خندید

شبانگه ساحت ام القری در خواب می خندید

ز باغ آسمان نیلگون صاف و مهتابی

دمادم بس ستاره می شکفت و آسمان پولک نشان میشد

صدای حمد و تهلیل شباویزان خوش آهنگ

به سوی کهکشان میشد

***

دل سیاره ها در آسمان حال تپیدن داشت

و دست باغبان آفرینش در چنان حالت

سر گل آفریدن داشت

****

پایان قسمت اول

فکر کنم اینجوری هفت هشت تا پست بشه

سعی میکنم بیشتر بنویسم برای پست های بعدی

که زود تموم بشه

خیلی قشنگه

شاد باشید

شادیتان آرزوست

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

  • ۸۵/۰۱/۳۱
  • میر محمد مطهری موید

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی