من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - کاندیدای انتخابات شورای دانش آموزی

ببخشید چند وقته نیستم

در گیر تبلیغات شورای دانش آموزی توی مدرسم

کاندید شدم

دعا کنید رای بیارم

ایشالا جزئیات شورای دانش آموزی توی مدرسمون رو

بعد از انتخابات مینویسم

خیلی جالبه

دولت عدل محور

شاد باشید

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - قلب فریاد میزند

نگاهم را به نگاه سنگ میدوزم

دلسنگصدا میزند

-مرا در تکا پوی وصال میبینی

من حرکتی نمیبینم

.................................................

نگاهم را به نگاه سرو میدوزم

دلسروصدا میزند

سرم در کفم پیش کش وصال دوست

من سری بر کف نمیبینم

..............................................

نگاهم را به نگاه رود میدوزم

دلرودصدا میزند

قلبم را در وصل دوست جا گزاشته ام

من تاملی نمیبینم

.............................................

نگاهم را به نگاه قلب میدوزم

قلبفریاد میزند فریاد میزند فریاد میزند

نگاهت را پایین انداخته ای

دوست آن بالا بالا هاست

من با دستانم گوشهایم را بسته ام

وای بر من

وای بر من

وای بر من

...........................................................................

...........................................................................

ببخشید که چند وقتی نبودم

توی عید که به اینترنت دست رسی نداشتم

بعدشم که چیزی به فکرم نمیرسید

امید وارم خوشتون اومده باشه

از همینجا تموم دوستای گلم رو میبوسم

که توی این چند وقته به یادم بودن

ومیگم که من هم به یادتون بودم

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}

شاد باشید

شادیتان آرزوست

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - قلب فریاد میزند

نگاهم را به نگاه سنگ میدوزم

دلسنگصدا میزند

-مرا در تکا پوی وصال میبینی

من حرکتی نمیبینم

.................................................

نگاهم را به نگاه سرو میدوزم

دلسروصدا میزند

سرم در کفم پیش کش وصال دوست

من سری بر کف نمیبینم

..............................................

نگاهم را به نگاه رود میدوزم

دلرودصدا میزند

قلبم را در وصل دوست جا گزاشته ام

من تاملی نمیبینم

.............................................

نگاهم را به نگاه قلب میدوزم

قلبفریاد میزند فریاد میزند فریاد میزند

نگاهت را پایین انداخته ای

دوست آن بالا بالا هاست

من با دستانم گوشهایم را بسته ام

وای بر من

وای بر من

وای بر من

...........................................................................

...........................................................................

ببخشید که چند وقتی نبودم

توی عید که به اینترنت دست رسی نداشتم

بعدشم که چیزی به فکرم نمیرسید

امید وارم خوشتون اومده باشه

از همینجا تموم دوستای گلم رو میبوسم

که توی این چند وقته به یادم بودن

ومیگم که من هم به یادتون بودم

()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()()

{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}

شاد باشید

شادیتان آرزوست

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - امام رضا

سوختم

آموختم

چشم خود را به لب چشمه ی تو من دوختم

************************************************

*************************************************

آی کبوتری که هستی پیش گنبد طلا
تو که پرواز می کنی تو حرم امام رضا
تو که توی اون حریم با صفا پر می زنی
گاهی گنبد و گاهی گلدسته رو سر می زنی
من کبوتر بقیعم، با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد بروی پنجره ها سر می ذارم
تو که شبها تو خونت چلچراغا روشن میشه
تو که از بوی گلاب آشیونت گلشن میشه
خونه ی قشنگِ تو کجا و این خونه کجا
گنبدِ طلا کجا، قبرای ویرونه کجا
هر کی اونجا می پره طائر افلاکی میشه
تو بقیع بال و پرِ کبوترا خاکی میشه
اونجا قدر زائر امام رضا رو می دونند
اینجا زائرا رو از کنار قبرا می رونند
تو که هرشب می سوزه صد تا چراغ دور و ورت
بگو با امام رضا، غریب توئی یا مادرت

 *************************************************

**************************************************

{غیر از قسمت اول (سوختم...)این شعر از خودم نیست }

{(این پست بهاره یا عیدونه یه هر چیز دیگه که اسمشه میباشههه)}

شاد باشید

شادیتان آرزوست

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

 

 

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - امام رضا

سوختم

آموختم

چشم خود را به لب چشمه ی تو من دوختم

************************************************

*************************************************

آی کبوتری که هستی پیش گنبد طلا
تو که پرواز می کنی تو حرم امام رضا
تو که توی اون حریم با صفا پر می زنی
گاهی گنبد و گاهی گلدسته رو سر می زنی
من کبوتر بقیعم، با تو خیلی فرق دارم
جای گنبد بروی پنجره ها سر می ذارم
تو که شبها تو خونت چلچراغا روشن میشه
تو که از بوی گلاب آشیونت گلشن میشه
خونه ی قشنگِ تو کجا و این خونه کجا
گنبدِ طلا کجا، قبرای ویرونه کجا
هر کی اونجا می پره طائر افلاکی میشه
تو بقیع بال و پرِ کبوترا خاکی میشه
اونجا قدر زائر امام رضا رو می دونند
اینجا زائرا رو از کنار قبرا می رونند
تو که هرشب می سوزه صد تا چراغ دور و ورت
بگو با امام رضا، غریب توئی یا مادرت

 *************************************************

**************************************************

{غیر از قسمت اول (سوختم...)این شعر از خودم نیست }

{(این پست بهاره یا عیدونه یه هر چیز دیگه که اسمشه میباشههه)}

شاد باشید

شادیتان آرزوست

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

 

 

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - نقش ردَ پَایی(تقدیم به پیشگاه آقا امام زمان)

در دلم خانه و خلوتگاهیست ...........................................................

جایت آنجا خالیست....................................................................

شعبه هایی از رود .................................................................

در دل من جاریست .............................................................

رنگ گرم آبی تو خالیست...................................................

جای جای بدنم بسته به بندت حالا...................................

رنگ گل برگ بنفشه زرد است ...........................................

جای آن رنگ بنفشت خالیست...............................................

بر دل من نقشیست ..............................................................

نقش درٌ پٌاییست.......................................................................

(تقدیم به پیشگاه آقا امام زمان )......................................................

آقا بیا ..............................................................................................

****************************************

رود هارا بنگر که به تمنای وجودت میخانند ............

آقا بیا قطره های باران چشمانمان را ببین ...........

آقا دست هایمان به تمنای وصالت خمیده اند .......

آقا بیا و دستی بگیر .......................................

دستی را پاک کن ..........................................

که در گناه خود خفته است .............................

آقا بیا بیدار کن .............................................

بیدار کن هر آن کس را که خفته است ..............

آقا ............................................................

بیا و ..........................................................

دستمان را بگیر ...........................................

آقا کوه ها دور دست را نگاه میکنند .................

تا که شاید از دور .........................................

رد سپیدی را ببینند .....................................

خوش به حال کوه ها ...................................

آخر آن قدر عمر میکنند تا به وصالت برسند ......

آقا کاش من هم کوه بودم تا آن روز را میدیدم ....

آن صدای زیبا را میشنیدم ............................

اما میترسم ..............................................

از دوچیز ...................................................

اول آن که آن روز مرده باشم .........................

و دوم آنکه آن روز زنده باشم ........................

اگر آن روز من مرده باشم از ندیدنت ناراحتم .....

نمیدانم با این غم چه کنم ...........................

آقا تو یار بسیار داری ..................................

کاش من هم کوچک ترین آن هابودم ..............

و دومی که میترسم ..................................

زنده باشم ...............................................

و ببینمت .................................................

و تو ........................................................

از من رو برگردانی ......................................

آقا اگر از من رو برگردانی ............................

به جدت علی قسم ..................................

نمیتوانم زنده بمانم ...................................

آقا اگر باشی ...........................................

و من از تو رو برگردانم ................................

به جدت علی قسم ..................................

همان بهتر که بمیرم .................................

و از تو رو برنگردانم ....................................

آقا یا جانم بگیر.........................................

یا یاریت را به من ارزانی دار..........................

****************************************

****************************************

آقا دستم را بگیر...

****************************************

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - نقش ردَ پَایی(تقدیم به پیشگاه آقا امام زمان)

در دلم خانه و خلوتگاهیست ...........................................................

جایت آنجا خالیست....................................................................

شعبه هایی از رود .................................................................

در دل من جاریست .............................................................

رنگ گرم آبی تو خالیست...................................................

جای جای بدنم بسته به بندت حالا...................................

رنگ گل برگ بنفشه زرد است ...........................................

جای آن رنگ بنفشت خالیست...............................................

بر دل من نقشیست ..............................................................

نقش درٌ پٌاییست.......................................................................

(تقدیم به پیشگاه آقا امام زمان )......................................................

آقا بیا ..............................................................................................

****************************************

رود هارا بنگر که به تمنای وجودت میخانند ............

آقا بیا قطره های باران چشمانمان را ببین ...........

آقا دست هایمان به تمنای وصالت خمیده اند .......

آقا بیا و دستی بگیر .......................................

دستی را پاک کن ..........................................

که در گناه خود خفته است .............................

آقا بیا بیدار کن .............................................

بیدار کن هر آن کس را که خفته است ..............

آقا ............................................................

بیا و ..........................................................

دستمان را بگیر ...........................................

آقا کوه ها دور دست را نگاه میکنند .................

تا که شاید از دور .........................................

رد سپیدی را ببینند .....................................

خوش به حال کوه ها ...................................

آخر آن قدر عمر میکنند تا به وصالت برسند ......

آقا کاش من هم کوه بودم تا آن روز را میدیدم ....

آن صدای زیبا را میشنیدم ............................

اما میترسم ..............................................

از دوچیز ...................................................

اول آن که آن روز مرده باشم .........................

و دوم آنکه آن روز زنده باشم ........................

اگر آن روز من مرده باشم از ندیدنت ناراحتم .....

نمیدانم با این غم چه کنم ...........................

آقا تو یار بسیار داری ..................................

کاش من هم کوچک ترین آن هابودم ..............

و دومی که میترسم ..................................

زنده باشم ...............................................

و ببینمت .................................................

و تو ........................................................

از من رو برگردانی ......................................

آقا اگر از من رو برگردانی ............................

به جدت علی قسم ..................................

نمیتوانم زنده بمانم ...................................

آقا اگر باشی ...........................................

و من از تو رو برگردانم ................................

به جدت علی قسم ..................................

همان بهتر که بمیرم .................................

و از تو رو برنگردانم ....................................

آقا یا جانم بگیر.........................................

یا یاریت را به من ارزانی دار..........................

****************************************

****************************************

آقا دستم را بگیر...

****************************************

یا علی

محمد کوچولو

م.محمد.م.م

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - مجنون چه کاره است؟

 

************************************

عقلش به سان لیلی و لیلی به سان عقل ............

مجنون چه کاره است؟...............................................

بی کاره ای خموش .........................................

************************************

************************************

یا علی

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - مجنون چه کاره است؟

 

************************************

عقلش به سان لیلی و لیلی به سان عقل ............

مجنون چه کاره است؟...............................................

بی کاره ای خموش .........................................

************************************

************************************

یا علی

من از آن روز که در بند تو ام ، آزادم - عقل کم نیاری؟!

سلام

..............عقل به عشق گفت

...........چشمانت را باز کن

 ..........ببین اطرافت را

.............عشق جواب داد

 .....................هیسسسس دارم در جنگل باد کنک بازی میکنم

.................تو هم از این گل های خوش بو میخواهی ؟

............عقل لبخندی زد

 .........و

 ...........چشمانش را بست

یا علی